پدر محترم ، مادر گرامی، مربی عزیز؛ 20پرسش و 20 پاسخ کوتاه


پرسش اول: آیا باید به نوجوان آزادی داد که به هر گونه علمی دست بزند تا نتیجه خوب یابد آن را ببیند؟
پاسخ: خیر، زیرا رسیدن به هر نتیجه‌ای ممکن است خطر‌ناک و غیر قابل جبران باشد.به تعبیر خودمان هر امتحان مجانی نیست اگر‌چه این فکر و ایده ممکن است خیلی فریبنده به نظر بیاید.
پرسش دوم: چگونه نوجوان احساس شادی، امنیت و محبت کند، در حالی که بزرگ‌سالان مقرراتی را به او تحمیل می‌کنند؟
پاسخ: اگر اعمال مقررات فقط از راه تنیه باشد بله، اما پاداش در برابر رفتار مطلوب و پاداش ندادن به رفتار نا‌مطلوب،‌احساس امنیت را برای نوجوان بیشتر می‌کند.

پرسش سوم: اگر به نوجوان اجازه ندهید که هر کار دلش می‌خواهد انجام دهد، آیا این ناکامی‌ها سبب ناراحتی روانی او نمی‌شود؟
پاسخ: خیر، زیرا انجام و نتیجه‌ی هر کاری‌شادی‌آور نیست، نوجوان تربیت شده، شریف و خلاق خود به خود شاد خواهد شد.

پرسش چهارم: اگر در مقابل خواست‌های نوجوان جواب قانع کننده‌ای نداشته باشیم آیا باید تسلیم شویم و به تمنیات او گردن نهیم؟
پاسخ: خیر، با گردن نهادن و تسلیم شدن، در حقیقت زحمت یافتن ذلیل قانع کننده را از سر خود باز کرده‌ایم. ما می‌توانیم حداقل دلیل خواست او را بپرسیم و یا علت شایستگی او را برای رسیدن به هدفش سؤال کنیم.

پرسش پنجم: از روش‌های آسان گیرانه، اقتدارطلبانه، محرک و پاسخ،‌ تشویق و تنبیه، کدام یک توصیه می‌شود؟
پاسخ: به تنهایی هیچ کدام، زیرا:
آسان گرفتن نوجوان را لوس و خودخواه می‌کند. روش اقتدارطلبانه یعنی اطاعت کامل، او را سرکش یا منزوی و توسری خور بار می‌آورد. در روش محرک و پاسخ و شرطی کردن تربیت، همیشه تا عامل محرک است پاسخ داده می‌شود و با قطع محرک پاسخ هم قطع می‌شود. در روش پاداش و تنبیه، اگر پاداش بیشتر و تنبیه حداقل باشد خیلی بهتر است. می‌توان با نوجوان مهربان، جدی و با احترام برخورد کرد، سخت‌گیری به موقع هم لازم است.

پرسش ششم: چگونه می‌توان کنترل بر رفتار را آموزش داد؟
پاسخ: از طریق وسوسه‌ی نفس. مثلاً آدم شکمو در مقابل یک پاکت سیگار یا تعارف دوست سیگاری خود مقاومت نشان دهد. به طور کلی باید عامل تحریک را دور نگه داشت، پشت کار و ثبات داشت، برنامه‌های مشکل را به برنامه‌های مرحله‌ای و گام به گام تقسیم کرد و هر بار قسمتی از آن را اجرا کرد و برای انجام هر قسمت اجر و پاداش مناسبی تعیین نمود.

پرسش هفتم: چگونه نوع دوستی و رعایت حقوق دیگران را به کودک و نوجوان آموزش دهیم؟
پاسخ: افراد مورد احترام و علاقه خود را در حال انجام آن کار ببیند و این امکان مشاهده را والدین باید فراهم کنند. این روش همان طرح الگو و اسوه قرار دادن است و نیز در برابر انجام نوع دوستی و رعایت حقوق دیگران ستایش و تحسین شوند.

پرسش هشتم: اگر به موردی بر‌خورد کنیم که با همه‌ی زحمات و به کار بردن روشهای گوناگون نتیجه مطلوبی عایدمان نشود، چه کنیم؟
پاسخ: باید به بررسی بیشتری بپردازیم. مثلاً آیا نوجوان آمادگی اجرای روش تربیتی ما را داشته است؟ آیا آموزشهای مقدماتی کافی داده شده؟ شتاب و سرعت اجرای روش زیاد نبوده است؟ آیا بد بینانه به نتیجه عمل نگاه نمی‌کنیم؟

پرسش نهم: آیا بهتر نیست نوجوان را به حال خود رها کنیم تا به طور طبیعی رشد و به دلخواهخود زندگی کند؟
پاسخ: اگر محیط مناسب تایید رفتارهای پسندیده باشد، بله. مثلاً در جامعه‌ای که همه راستگو هستند و راستگویی ارزش است و تقویت می‌شود بله، اما اگر محیط نامطلوب است و راستگویی ضدارزش و دروغگویی درآن تقویت می‌شود، پاسخ منفی است.

پرسش دهم: اگر در مورد روشهای تربیتی میان پدرو مادر اختلاف وجود دارد، مثلاً پدر رفتارخشونت‌آمیز را تقویت می‌کند و مادررفتار ملایمی دارد، چه باید کرد؟
پاسخ: در چنین شرایطی نوجوان دچار تعارض و اختلاف در رفتار می‌شود، یعنی با پدر مناسب خود او رفتار می‌کند و با مادر رفتار دیگری دارد. به عبارت دیگر بافته‌ی هر کدام از والدین به توسط دیگری پنبه می‌‌شود و نتیجه تربیتی این امر بسیار خطرناک است، پس پدر و مادر باید حداقل بر سر مسائل و مصالح نوجوان خود توافق کنند.

پرسش یازدهم: آیا روشهای رفتاری صحیح را فقط پدر و مادر و مربی و معلم باید به کار ببرند و دیگران به آن نیازی ندارند؟
پاسخ: کسانی که نحوی با نوجوانان ارتباط دارند باید روشهای صحیح را بدانند و رعایت کنند و به همین دلیل است که هر صحبت و هر مطلبی را نباید پیش روی بچه‌ها مطرح کرد.

پرسش دوازدهم: اگر این مطلب درست باشد که شکل‌گیری اساسی شخصیت انسان تا سن 6 سالگی صورت می‌گیرد، آیا در سنین بالا هیچ گونه وظیفه‌ای برای پدر و مادر و مربی وجود ندارد؟
پاسخ: البته درست است که بهترین مرحله‌ی یادگیری، سالهای اولیه زندگی انسان است. اما یادگیری در طول زندگی و در تمام مراحل عمر ادامه خواهد داشت.

پرسش سیزدهم: گاهی پدر و مادر یا مربی از کوره به در می‌روند و به حدی عصبانی می‌شوند که خشم خود را باخشونت و توهین و کتک بر سر کودک یا نوجوان خالی می‌کنند. آیا راهی برای کنترل افراد در این موارد وجود دارد؟
پاسخ: البته نوجوان تا حدی انعطاف پذیر هستند و بعضی ضربات را تحمل می‌کنند. پدر و مادر یا مربی عصبانی می‌تواند در لحظه‌ی عصبانیت خود رااز صحنه و مکان دعوا دور کند. به طور جدی به نوجوان تذکر ‌دهد که عمل او وی را بسیار عصبی کرده و فعلاً از آن عمل دست بردارد. به کار دیگری بپردازد، مثلاً قدم بزند یا کاغذی را به شدت مچاله کند تا انرژی خشم خود را خالی کند. در فرصت مناسب‌تری به خطای نوجوان و بررسی آن بپردازد و تصمیم بگیرد. با خود خلوت کند و ببیند آیا دعوا با رئیس اداره یا برخورد نامطلوب با فروشنده مغازه یا قطع اضافه کار اداره سبب این خشم شده یا عمل نوجوان؟ با خود در جواب این سوالات صادق باشد. از طریق مشورت و راهنمایی خواستن از دیگران به حل مشکل به طور ریشه‌ای مبادرت کند.

پرسش چهاردهم: پدر، مادر یا مربی می‌گوید: در مواردی کنترل بر رفتارم ندارم، تنبیه‌ها و سرزنش‌هایی می‌کنم که به شدت از آن ناراحت می‌شوم و دچار عذاب وجدان می‌گردم. چه کنم؟
پاسخ: این پرسش نشان می‌دهد که فرد به رفتار عادلانه علاقه‌مند است. پس نباید زود دست به عمل بزند. در چنین شرایطی باید از هر گونه محبت، خشونت و تشویق نابجا و به طور شتاب‌زده خودداری کرد. اول باید فکر کرد و سپس تصمیم گرفت و دست به اقدام درست زد.

پرسش پانزدهم: اگر پاداش‌های نوجوان همیشه‌ مادی باشد مثل خوراکی، لباس، تفریح، دادن‌آزادی و غیره آیا اعمال این پاداش‌ها سبب بی‌اعتبار شدن پاداش‌های معنوی نمی‌شود؟
پاسخ: خیر، باید به نوجوان آموزش داد که برای یک عمل خوب باید زحمت کشید. نتیجه‌ی مطلوب این زحمت کم‌کم جای پاداش را می‌گیرد. مثلاً لذّت مطالعه یا لذّت خلق یک اثر هنری خود پاداش است. برای حل این مشکل باید آموزش داد.

پرسش شانزدهم: آیا همراه کردن ییک پاداش برای هر عمل نوجوان او را لوس و خودخواه نمی‌کند؟
پاسخ: بستگی به رفتار مربی دارد. باید براساس تلاش و استقامت نوجوان به او پاداش داد، نه انجام یک کار ناقص. نوجوان باید به مشکلات خود بیندیشد و راه‌حلی برای آن‌ها پیدا کند.

پرسش هفدهم: آیا پرداخت پول یا پاداش در برابر کاری که نوجوان در خانه‌ای که در آن زندگی می‌کند و باید در سختی‌های آن سهیم باشد، انجام ‌می‌دهد لازم است؟
پاسخ: باید مسؤلیت‌های را که دوست دارد به او واگذار کرد تا انجام دهد و استفاده از هر امکانی را در خانواده مشروط به انجام وظیفه همگان کرد. حتماً نباید پاداش مادی باشد مثلاً این که بگوییم اگر همه کارهایشان را خوب و کامل انجام دهند به پارک می‌رویم.

پرسش هیجدهم: آیا به کار بردن این روش‌های تربیتی در حقیقت تحمیل و اجبار و سلب آزادی از نوجوانان نیست؟ و آیا این رفتارها با اصل آزادی مغایرت و مخالفتی ندارد؟
پاسخ: خیر، الاعمال بالنبیات. هدف از به کار بردن این روش‌ها تربیت انسان‌هایی سازنده، با اراده، مستقل و خلاق است و قصد ریاست بر آن‌ها نیست. البته نحوه‌ی اجرا و چگونگی اعمال و اصول تربیتی هم بسیار مهم است.

پرسش نوزدهم: آیا روشی که برای یک نوجوان مطلوب است می‌تواند برای دیگری نامطلوب و حتی خطر‌ناک باشد؟
پاسخ: بله تفاوت‌های فردی و توانایی‌های یک نوجوان را نباید ندیده گرفت. دانش‌آموز ضعیف اگر مورد سرزنش و فشار بیشتری واقع شود به شرطی که کم کاری علت ضعف نباشد ممکن است دست به ترک تحصیل یا فرار از مدرسه بزند. هر کس باید با خودش و گذشته‌اش مقایسه شود نه با خواهر و برادر و پسر عمو و همسایه و شاگرد اول کلاس.

پرسش بیستم: آیا به کار بردن روش‌های تربیتی با مهرورزی نسبت به فرزندان مغایرتی دارد؟
پاسخ: ابداً، باید علاقه به فرزند را ادامه داد تا نوجوان احساس امنیت کند و بداند که بزرگ‌سالان برای او ارزش قائلند. محبت واقعی همین است که به او کمک کنیم تا رفتارهای نامطلوب را کنار بگذارد.